آهنگ قرن بی باور منوچهر طاهرزاده
نسل انسان در قرن بی باور پشت هیچستان میشود پر، پر...
و نفرین هر چه مینالد، بر چنین قرن زشت بی باور.
نه کلامی ز همزبانی ها نه نشانی ز مهربانی ها، کس ندارد به مهر کس پیوند، شهر دلها به سوگ یک لبخند، واژگون گردی ای قرن بی باور ،قرن جنگ و جهل قرن شور و شر...
در بلوغ فصل سخت آهن و دود حرس دنیا حسرت سود آدمی را کرده نابود بنگر ای معبود.
در غریبستان این قرن ای شبالود طاقت دلها به فرسود جلوه کن خورشید موعود ،خورشید موعود ...
نه کلامی ز همزبانی ها نه نشانی ز مهربانی ها، کس ندارد به مهر کس پیوند، شهر دلها به سوگ یک لبخند، واژگون گردی ای قرن بی باور ،قرن جنگ و جهل قرن شور و شر...