آهنگ نازنین میراث
نازنین من مبادا ناکسان بویت کنند
با بدان کمتر نشین تر زان که بدخویت کنند
نازنین من مبادا ناکسان بویت کنند
با بدان کمتر نشین تر زان که بدخویت کنند
بوی عطر کاکلت دیوانه سازد عالمی
بوی عطر کاکلت دیوانه سازد عالمی
بوی عطر کاکلت دیوانه سازد عالمی
بشکند دستی که قصد شانه ی مویت کند
بشکند دستی که قصد شانه ی مویت کند
هر سر مویت به صد خون جگر پرورده شد
هر سر مویت به صد خون جگر پرورده شد
هر سر مویت به صد خون جگر پرورده شد
من نمی خواهم رقیبان شانه بر مویت کنند
من نمی خواهم رقیبان شانه بر مویت کنند
نازنین من مبادا...
همسری با قامتت سرو گلستان را خطاست
همسری با قامتت سرو گلستان را خطاست
همسری با قامتت سرو گلستان را خطاست
گل به چشمش آن که گل را نسبت رویت کند
گل به چشمش آن که گل را نسبت رویت کند
نازنین من مبادا ناکسان بویت کنند
با بدان کمتر نشین تر زان که بدخویت کنند
نازنین من مبادا ناکسان بویت کنند
با بدان کمتر نشین تر زان که بدخویت کنند