دو لب همچون انار و گونه ای همچون هلو داری
زه بس که خشگلی با من همیشه های و هو داری
دو تا گرمک بود لرزن مییونه سینیه نازت
تو چون سیب و گلابی تب داری رنگ و بو داری
ملامت میکنی مارا مییونه هرکسو ناکس
چقد گفتی که ای عاشق سری همچو کدو داری
رخم مانندالو زرد شد از غصه هجران
فرامشم مکن ای انکه روی چون هلو داری
دو لب همچون انار و گونه ای همچون هلو داری
زه بس که خشگلی با من همیشه های و هو داری
دو تا گرمک بود لرزن مییونه سینیه نازت
تو چون سیب و گلابی تب داری رنگ و بو داری
ملامت میکنی مارا مییونه هرکسو ناکس
چقد گفتی که ای عاشق سری همچو کدو داری
رخم مانندالو زرد شد از غصه هجران
فرامشم مکن ای انکه روی چون هلو داری